یک روانشناس با احساساتِ ... ویژه !
وقتی که با تعجب بر می گردند و می پرسند: کی مـُردد هست؟
و خنده ی ما را می بینند.
می پرسند: هنوز هم ؟..
می گویم: برای همیشه .
.
اینکه یک انسان تا حدود خیلی زیادی قدرت تصمیم گیری خود را از دست دهد، مشکل بزرگی ست؟ یا مثلا یک فاجعه هولناک؟
حتی اگر من یک فرد تردید کننده ی غیر قابل اصلاح باشم ..
می توانم بگویم هنوز هم انتخابی برای کردن ندارم ..
و خب ...
خیلی ها دلخوش هستند به یک سری کلاس هایی که انسان را به تلاش در شناخت خویشتن و کشف استعدادهای درونی وی تشویق می کند.
و فکر کن
که می نشینی روبرویشان و از تو می خواهند با چند تا جمله ی "من ... هستم" خودت را بهتر بشناسی .
یا به تو آموزش می دهند که چگونه میتوانی در ایجاد یک ارتباط تاثیرگذار باشی .
و چند تا از جمله های ناب کتاب های روانشناسی این و آن را مطالعه کرده اند و حالا دارند برای تو ذوباره خوانی اش می کنند .
و چقدر همه چیز سرشار از علم های کتابی شده است ...
حتی احساسات کتاب وار ..
اصلا تا به حال آن بیشترین مشاوره ها و روانشناسی ها به تو کمک کرده است تا بعد از ماه ها توانایی تصمیم گیری خود را بازیابی ؟
یا مثلا بعد از این همه مدت هنوز میگویی من مـُردد هستم ؟!
هان؟!